کد مطلب:245708 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

اکرام امام جواد
صاحب كتاب خلاصة الاخبار می نگارد:

روزی أم الفضل همسر امام جواد «علیه السلام» به پدرش (مأمون) گفت:

ای پدر مرا به ازدواج مرد فقیریكه سبب ننگ ما شده است در آوردی؟

مأموم این سخن را سبب خجالت خود دیده بسیار منفعل شد، و این كلام و سخن را به أكابر و بزرگان قوم خود نقل كرد، تا اینكه این خبر به حضرت جواد «علیه السلام» رسید پس آن حضرت به مأمون گفت:

می خواهی من تو را از خجالت و ننگ در آورم؟

مأموم گفت: بلی!

حضرت «علیه السلام» فرمودند: اینك أمر كنید مردم را تا به مسجد آیند، همه جمع شده حضرت جواد «علیه السلام» به منبر درآمد و خطبة بلیغی بیان كرده و فرمودند:



[ صفحه 8]



خلیفه (مأمون) از خویشی خاندان رسول ننگ دارد، و به سبب فقر ایشان، به او طعنه می زنند و من می خواهم كه امروز این ننگ را بردارم، همه می دانید كه ما خاندان عصمت، به دنیا و زخارف آن محتاج نیستیم و ما خود آن را قبول نكردیم [1] و من می خواهم كه امروز، به فقراء احسانی كنم، به حدی كه كسی همانندش را تا أكنون اعطاء نكرده، سپس آن حضرت دست مباركش را بلند كرده از آستین مباركش به یك یك فقراء یك بسته مروارید هزار دانه به قیمت (500) دینار یا زیاده از آن داد، چون اغنیاء این اعطاء را از حضرت دیدند به طمع افتادند، بعد آن حضرت خواهش ایشان را بر آورد و فرمودند: منتظر شوید به رسیدن این احساس نیز به شما، پس آن حضرت قدری از خطبه اش را ادامه داده، سپس دست مباركش را بلند كرده و فرمودند:

«هذا عطاؤنا علی الاغنیاء».

یعنی: این احسان ماست بر ثروتمندان.

سپس از آستین مباركش به همه أغنیاء نیز هر كدام یك بسته از مروارید اعطاء كرد، خلاصه كلام به همه مجلس حضرت احسان كردند، تا اینكه مأمون نیز بطمع افتاد، و حضرت نیز به او یك بسته مروارید، اعطاء نمود،

این است قول خداوند باری عزه: «هذا عطاءنا فامنن أو أمسك



[ صفحه 9]



بغیر حساب». [2] .

ترجمه: (ای رسول) این نعمت (سلطنت و قدرت) اعطای ماست، (به تو و خاندانت) اینك بی حساب بهر كه خواهی عطا و بخشش كن و از هر كه خواهی منع.


[1] در فرازي از دعاي ندبه اشاره به فرمايش حضرت شده: «بعد أن شرطت عليهم الزهد في درجات هذه الدنيا الدنية و زخرفها و زبرجها فشرطوا لك ذلك و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذكر العلي و الثناء الجلي...».

[2] سوره ص آيه 39.